قمر بنی هاشم.....

در آستانت اى قمر بنى هاشم ! و اى افتخار عدنان ! 

 تـو ـ اى سـردار آزادگـان و انـقـلابـیـون ـ در آسـمـان شـرافـت ، درخـشـیـدى و سَمبل قهرمانیها و مظهر فداکارى و جانبازى گشتى .
حـکـومـت ددمـنـش امـوى را دیـدى کـه جـامـعـه را بـه طـرف تـبـاهـى و ویـرانـى کـامـل سـوق مى دهد، کرامتها را زیر پا مى گذارد، آزادیها را سلب مى کند، داراییها را به سـود خـود تـصـرف مـى کند و همگان را به زندگانى تلخى که در آن حتى سایه عدالت اجتماعى ـ سیاسى به چشم نمى خورد، پیش مى برد. پس همراه برادرت ؛ پدر آزادگان و سـالار شـهـیـدان ( عـلیـه السّلام ) که آرمانها و آرزوهاى ملتها را در خود مجسم کرده بود و براى آزادى اراده و بازگرداندن کرامت آنان مى کوشید، پرچم آزادى را برافراشتى .
بـا بـرادرت ، در سـنـگـرى واحـد قـرار گـرفتى و کلمة اللّه را ـ که کرامت انسان و ایجاد زندگى ایمن و به دور از ظلم و طغیان را در خود دارد ـ به گوش تاریخ رساندید.
امـا تـو، اى ابوالفضل ! بخشش و هدیه اى از خداوند به امت بودى ، براى آنان افقهایى درخشان از آزادگى و کرامت گشودى . به آنان آموختى که جانبازى باید خالصانه براى خـدا بـاشـد و هیچ یک از عواطف و آروزهایى که سر به خاک مى برد، آن را نیالاید. با این روح اسـلامـى اصـیـل بـود کـه بـه جـانـبـازیـت ـ اى ابوالفضل ! ـ در راه حق و پاسدارى از ارزشها و اعتقادات ، مُهر دفاع خورد. رمز جاودانگىِ جانبازى تو و شیفته کردن دلهاى مردم در طول تاریخ ، همین است .
اى قمر بنى هاشم ! پایه هاى بنیاد حقیقت را تو در دنیاى عرب و اسلام برپاداشتى و با یاریت به برادرت سیدالشهداء ـ که براى حاکمیت عدالت اجتماعى و توزیع خیرات الهى بـر مـحـرومان و ستمدیدگان جنگید ـ براى مسلمانان ، مجد و کرامتى والا و استوار، پایدار کردى .
بـا بـرادرت ، بار این رسالت را بر دوش گرفتى وبدین ترتیب با برادرت و دیگر شـهداى با فضیلت از اهل بیت و انصار آنان ، طلایه داران مقدس شهیدان راه حق در سراسر زمین بودید. 

  

سـلام بر تو! روزى که زاده شدى ، روزى که شهید شدى و روزى که زنده ، برانگیخته مى شوى .